فن فیک

وقتی عموت بود
پارت دوم

ویو ات
رفتم مدرسه دوستم دیدم باهم کلی حرف زدیم غیبت کردیم و بعد امتحان دادیم زنگ بعد نتایج بهگن میگفتن من مثل همیسه نفر اول بودم و این خیلی خوب بود
داشتم میرفتم خونه که عمو تهیونگ دیدم رفتم سمتش
ات : عمو شما اینجا چیکار میکنید

ویو تهیونگ
بعد از قرار داد با برادرم رفتم دم مدرسه ات تا ببینمش وقتی امد سمتم باز مهو زیباییش شدم مثل همیشه مهربون بود
تهیونگ " امدم ببرمت خونه"
ات " ولی عمو قرار بود رانده بیاد"
تهیونگ " حالا بیا سوار شو"

سوار ماشین شدیم دیدم کمر بندش نمیبنده رفتم سمتش خم شدم و از آنطرف کمربند واسش بدستم

ویو ات

وقتی عمو اینکار کرد ضربان قلبم رفت بالا به به چشام نگاه میکردم خجالت کشیدم که عمو گفت
تهیونگ" کمربندت همیشه ببند مثل این بچه ها نباش".
فقط سرم تکون دادم

و رفتیم خونه
دیدگاه ها (۱۲)

چند پارتی : وقتی میرید خونه بابا مامانش

وقتی عموت عاشقت میشه

فیک فن

فیک از تهیونگ

گل وحشی منپارت ۱ ساعت ۷:۴۰ویو ات حیح امروزم مثل همیشه باید م...

دوپارتی تهیونگ part1موقعیت:روز تولد ات تهیونگ:ات لباساتو بپو...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط